جمشیدی: ابتکارهایی در دیدار رییسی با مکرون مطرح شد
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۷۰۵۱۲
سخنرانی رییس جمهور در مجمع عمومی متین و پرمحتوا بود شکست تلاش عدهای برای به حاشیه راندن سفر رییس جمهور صدای ابتکار بالا بردن تصویر حاج قاسم سلیمانی در دنیا پیچید عدالت محور سخنان رییس جمهور در مجمع عمومی بود سیاست همسایگی، فلسطین و هستهای سه محور سیاسی رییس جمهور پیگیر موضوع مرحوم مهسا امینی است حقوق بشر و استانداردهای دوگانه گفتو گوی آیت الله رییسی با مکرون بسیار صریح بود طرح ابتکاراتی در دیدار روسای جمهور ایران و فرانسه
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایرنا، معاون سیاسی دفتر رییس جمهور روز پنجشنبه در گفت وگوی اختصاصی با ایرنا درباره سیاست خارجی دولت سیزدهم و سفر به نیویورک اظهار کرد: به نظر میرسد عدهای دوست ندارند دولت آیتالله رییسی نقش فعالی در سیاست خارجی داشته باشد اما برخلاف تمایل آنها یکی از عرصههای اصلی فعالیت دولت آقای رییسی در حوزه سیاست خارجی بوده و اتفاقا دستاوردهای خوبی داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جمشیدی گفت: از ابتدای دولت سیزدهم، عضویت در شانگهای و پس از آن هم سفرهای متعدد به کشورهای منطقه، همسایه و رفت و آمدهای دیپلماتیک بسیار زیاد صورت گرفته و توافقاتی که تلاش شده همه اقتصادی و زیرساختی باشد و صرفا رفت و آمد دیپلماتیک نباشد.
وی افزود: نقطه اوج آن در دو سفر شانگهای و نیویورک ۱۴۰۱ است که اینها خیلی اهمیت دارد. در شانگهای جلسات و ملاقاتهای بسیار مهم برگزار و تصمیمات و اقدامات مهمی اتخاذ شد و رویکرد آن اساسا اقتصادی و همکاریهای چند جانبه بود.
معاون سیاسی دفتر رییس جمهور اضافه کرد: در فاصلهای کمتر از یک هفته ما به نیویورک سفر کردیم و در واقع آنچیزی که الان مطرح است این است که ایران بتواند مواضع و منطق سیاست خارجی خود را به نوعی تبیین کند که برای دنیا قابل فهم باشد و از آن تعامل حاصل شود.
سخنرانی رییس جمهور در مجمع عمومی متین و پرمحتوا بوداین مقام ارشد دولت سیزدهم تصریح کرد: رییس جمهور در سخنرانی روز چهارشنبه خود در مجمع عمومی به این هدف رسیدند یعنی یک سخنرانی متین و پر محتوا که نشان میدهد رویکرد سیاست خارجی ایران هم به لحاظ مفهومی از چه ریشههایی برخوردار است و هم به لحاظ موضوعی به کدام موضوعات علاقه مند است و چه برنامهای برای آینده دارد.
شکست تلاش عدهای برای به حاشیه راندن سفر رییس جمهورجمشیدی اظهار کرد: عدهای هستند که تلاش میکنند و از قبل هم تلاش داشتند این سفر را در حاشیه قرار دهند و به صورت قاطع میتوانیم بگوییم که شکست خوردهاند.
وی افزود: ممکن است سرو صدا داشته باشند اما نتوانستند کاری انجام دهند. هم سفر انجام شد و هم تیم ریاست محترم جمهور به صورت کامل حضور پیدا کردند.
معاون سیاسی دفتر رییس جمهور ادمه داد: تلاش داشتند مقداری از طریق بهم زدن روابط دیپلماتیک و سیاسی با کشورها، یکسری اختلالات ایجاد کنند که هیچ کدام موفق نشدند.
صدای ابتکار بالا بردن تصویر حاج قاسم سلیمانی در دنیا پیچیدجمشیدی درباره نخستین سخنرانی رییس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل نیز اظهار کرد: سخنرانی رییس جمهور بسیار قوی و خوب بود به خصوص ابتکاری که انجام دادند و تصویر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را بالا بردند. این اقدام در واقع یک تحول بود که در کل دنیا صدایش پیچید.
معاون سیاسی دفتر رییس جمهور گفت: حتی اگر آقای رییس جمهور صحبتی نمیکرد و فقط همین یک عکس از نشست مجمع عمومی سازمان ملل منتشر میشد به اندازه کافی گویا بود یعنی حرف ملت ایران و حرف جمهوری اسلامی زده میشد و آن این است که ما بر اساس منافع خودمان روی اصول و منافع خود پایدار هستیم و مسیر مقاومت و ایستادگی را ادامه میدهیم.
عدالت محور سخنان رییس جمهور در مجمع عمومی بودوی تصریح کرد: تاکید سخنرانی رییس جمهور به لحاظ محتوایی بر محورهایی استوار بود. به لحاظ مفهومی، عدالت محوریت داشت اما نه به معنای فلسفی آن بلکه به معنای کارکردی یعنی عدالت مفهومی است که به لحاظ اعتقادی و هویتی شکل دهنده شخصیت یک ایرانی، جمهوری اسلامی و سیاست خارجی آن است و اقتضای آن این است که نه ظلم کنید و نه اجازه دهید که دیگران به شما ظلم کنند. نتیجهاش این میشود برای اینکه به این نقطه برسید باید روی پای خود بایستید.
جمشیدی ادامه داد: لذا کسی که میخواهد سیاست خارجی جمهوری اسلامی را متوجه شود باید بداند که قدرت گیری جمهوری اسلامی و تلاش برای قدرت پیدا کردن از جنس تهدید نیست بلکه از جنس استقلال است. در واقع تلاش برای این است که ملتی که هزاران سال سابقه تمدنی دارد هر بار به دیگران اعتماد کرده یا به نوعی تکیه زده، با مشکل مواجه شده است و این چیزی نیست که در جمهوری اسلامی قرار باشد دوباره تجربه شود.
معاون سیاسی دفتر رییس جمهور ادامه داد: کل روایت رییس جمهور که با مثالهای متعدد در مجمع عمومی سازمان ملل ارائه دادند، روایت کشور و ملتی هست که میخواهد روی پای خودش بایستد و به دیگران تکیه نکند چرا که هر وقت تکیه کرده، پشتش را خالی کردهاند.
وی اضافه کرد: ابتکاری که در این زمینه بکار رفته بود و ادبیاتی نیز که بکار رفت، آن را جذاب تر میکرد.
سیاست همسایگی، فلسطین و هستهای سه محور سیاسیجمشیدی همچنین گفت: اما به لحاظ موضوعات سیاسی، روی سه نکته اصلی متمرکز شد که بحث سیاست همسایگی، فلسطین و هستهای بود.
معاون سیاسی دفتر رییس جمهور ادامه داد: تمرکز رییس جمهور بر بحث سیاست همسایگی این سیگنال را به همسایگان و دوستان و دیگرانی که ارتباطات زیرساختی آنها دنبال میشود، میدهد که ما در کارمان جدی هستیم و فارغ از هر تحول داخلی، منطقهای و بین المللی این سیاست را دنبال میکنیم.
رییس جمهور پیگیر موضوع مرحوم مهسا امینی استجمشیدی اظهار کرد: بحث دیگر بحث مربوط به مباحث حقوق بشری بود اتفاقی که به تازگی افتاد باعث تاسف همه ما شد، آقای رییس جمهور هم شخصا پیگیری کرده و دستوراتی برای مرحوم خانم مهسا امینی دادهاند و پیگیر کارشان در نیویورک هم هستند و موارد و پیگیریها را انجام میدهند.
معاون سیاسی دفتر رییس جمهور افزود: رییس جمهور بحث حقوق بشر را نیز مطرح کرد و در واقع آنچه اهمیت دارد این است که متوجه باشیم که اولا مسائل داخلی ما به بیگانه ربطی ندارد و هر اتفاقی هم بیفتد قرار نیست دیگران در امور داخلی ما دخالت کنند بلکه مساله داخلی ما است که خودمان پیگیر موضوع هستیم و رییس جمهورهم قول داده است با شفافیت مساله را پیگیری کنند.
حقوق بشر و استانداردهای دوگانهاین مقام ارشد دولت سیزدهم تصریح کرد: اما نکتهای که آقای رییس جمهور بر آن تاکید داشت استانداردهای دوگانه است و موارد متعددی را اشاره کردند که در کشورهای مختلف بسیاری از موارد نقض حقوق بشر به صورت عامدانه انجام میشود و به صورت سیستماتیک نه یک اتفاق اما کسی پیگیری نمیکند.
جمشیدی ادامه داد: فراتر از مساله حقوق بشر، حقوق ملتها را مطرح کردند که اگر حق یک ملت را نابود کردید، چگونه است. با ایجاد جنگ، اشغالگری، تحریم شما حق ملتها را نابود میکنید. این خیلی بالاتر از این است که حق برخی افراد که البته در جای خود بسیار مهم و محترم است، تحت تاثیر قرار گیرد.
وی افزود: مفهومی که رییس جمهور ارائه کرد خود به لحاظ مفهوم شناسی اهمیت دارد روی چه نکاتی تمرکز شود.
گفتو گوی آیت الله رییسی با مکرون بسیار صریح بودمعاون سیاسی دفتر رییس جمهور درباره بحث هستهای نیز گفت: رییس جمهور در بحث هستهای تحولات پرونده هستهای در دوره اخیر را مرور و منطق ایران را مطرح کردند که ما زیاده خواهی نمیکنیم و چیزی بیش از حق خودمان نمیخواهیم و کسی که توافق را بهم زد طرف آمریکایی است نه ایران لذا آمریکا باید پاسخگو باشد. در نهایت هم ایدهای را مطرح کردند مبنی بر اینکه اگر پایبندی به تعهداتشان به نوعی تضمین داده شود، آن موقع دسترسی به توافق امکان پذیر است.
این مقام ارشد دولت سیزدهم درباره گفت وگوهای رییس جمهور با سران و رهبران نیز گفت که دیدار آیتالله رییسی با رییس جمهور فرانسه یکی از دیدارهای مهم بود و جلسهای که قرار بود ۴۵ دقیقه باشد ۹۰ دقیقه شد و خیلی صریح و قاطع مواضع جمهوری اسلامی و منافع کشور مطرح شد.
طرح ابتکاراتی در دیدار روسای جمهور ایران و فرانسهجمشیدی اظهار کرد: مذاکره واقعا بسیار صریحی بود و نسبت به منافع پافشاری و در عین حال ابتکارهایی مطرح شد اگر طرف مقابل تمایل یا اراده داشته باشد توافق را به جایی برساند، این مسیر برایش باز است به شرطی که خودشان نگاهی واقع بینانه و تمایل داشته باشند مساله را حل کنند و درگیر مسائل داخلی خود یا تحت تاثیر بازیگران ثالث قرار نگیرند.
معاون سیاسی دفتر رییس جمهور اظهار کرد: در واقع می توانیم بگوییم کلیت این سفر، بسیار فعال با دستور کار مشخص و همه جانبه بوده است یعنی ما هم برنامههای دوجانبه، برنامههای حاشیهای و هم سخنرانی مجمع عمومی و هم ابتکارهایی به لحاظ محتوایی و شکلی داشتیم که همگی سفر موفقی را ایجاد کرد، هرچند عدهای تمایل ندارند این موفقیت اساسا به چشم بیاید که از نظر ما آنها شکست خوردهاند.
منبع: ایرنامنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: مکرون اخبار بین الملل معاون سیاسی دفتر رییس جمهور رییس جمهور در مجمع عمومی سخنرانی رییس جمهور آیت الله رییسی سیاست همسایگی جمهوری اسلامی دولت سیزدهم سیاست خارجی آقای رییس حقوق بشر هسته ای عده ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۷۰۵۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جعل نام خلیجفارس کار انگلیسیهاست
بیبیسی، نخستین رسانهای بود که در جهان نام مجعول «خلیج عربی» را سر زبان اعراب انداخت.
به گزارش مشرق، بیبیسی، نخستین رسانهای بود که در جهان نام مجعول «خلیج عربی» را سر زبان اعراب انداخت.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا هم نخستین رئیسجمهور این کشور بود که در طول تاریخ به نقشه و اسناد بیاعتنا شد و این نام جعلی را بر زبان آورد.
انگلیس در کنار گسترش پان عربیسم این موضوع را مطرح کرد؛ بنابراین، ما در عین حال که باید به حفظ تمامیت ارضی خودمان و حفظ منافع و مرزهایمان که مسئلهای انکارناپذیر است، در عمل و زبان تأکید کنیم، باید بدانیم که این حرکت از ناحیه استعمار است.
ما حاضر نیستیم سر سوزنی از مسائلی مانند نام واقعی و قدیمی خلیجفارس و مرزهای خود بگذریم. اینها خلاصهای بود تا به مناسبت روز خلیجفارس(دهم اردیبهشت) روزنامه همشهری با قاسم تبریزی درباره همه جوانب نام مجعول «خلیج عربی» به جای «خلیجفارس» به گفتوگو بنشیند که در ادامه می خوانید.
نخستین کسی که نام مجعول «خلیج عربی» را بهکار برد، چهکسی یا چه رسانهای بود؟
رسانه انگلیسی بیبیسی بود. جمال عبدالناصر در سالهای ۱۳۳۹و ۱۳۴۰با شاه درگیر شد و در مسئله پان عربیسم این موضوع را مطرح کرد، اما پیش از او انگلیسیها این نام را بهکار بردند.
انگیزه بیبیسی برای این مناقشه چه بود؟
درگیری بین ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس؛ چراکه به مرور زمان آمریکاییها به ایران مسلط شده بودند، اما کشورهای حاشیه خلیجفارس هنوز مستعمره انگلیس بودند. این اختلاف، اساسی بود و طراحیاش توسط حرکت استعمار شکل گرفت تا حرکتی حساب شده به شمار رود که آثار بلندمدت هم دارد.
ما ایرانیها برای حفظ منافع ملیمان در این بین چه کار میتوانیم انجام دهیم؟
اول عمومیت بخشیدن به نقشه ایران و خلیجفارس است. نقشههای ما مربوط به سال ۱۶۰۰میلادی است. از نظر تاریخی هم که مشخص است. دوم اینکه باید حرکت استعمار در منطقه را شناخت؛ چراکه انگلیسیها قریب به ۲۰۰سال قبل به منطقه آمدند و شروع به نفوذ و برنامهریزی کردند. حتی کوچ خاندانهایی از شبهجزیره نجد و حجاز به جزایر خلیجفارس جزو برنامههای مدون و از پیش تعیین شده آنان بود.
به تعبیری میتوان روی همین برداشت عنوان کرد کسانی که امروز در بحرین حاکم هستند، اصلا بحرینی نیستند. اتفاقاً در آن منطقه بهطور مثال همه شیعه بودند و اینگونه طیفهای خوارج یا سنی متحجر را وارد بحرین و خلیجفارس کردند و در بحرین حاکمیت را بهتدریج به آنها سپردند. خلاصه برنامهریزیهای حساب شده طی این ۲۰۰سال که از سوی دیگرو برخلاف حرکت های آنها به انقلاب اسلامی منتج شد را در منطقه بهوجود آوردند.
جمهوری اسلامی ایران با گذشت ۴۵سال از انقلاب اسلامی، چه شیوهای را در قبال این سیاست موذیانه اتخاذ کرده است؟
جمهوری اسلامی ایران به نام خلیجفارس تأکید داشته و دارد. عموما شورای کشورهای خلیج را آمریکاییها پس از انقلاب اداره کردند. آمریکاییها هم پس از انگلیسیها و بعد از انقلاب در دایره ایرانهراسی به این سیاست دامن زدند، اما ایران همچنان بر حق حاکمیت خودش و نام خلیجفارس مصرانه تأکید دارد.
شما اشراف کاملی بر تاریخ پهلوی اول و دوم دارید. رژیم شاه در حوزه خلیجفارس و نامگذاری مجعول خلیج عربی چه سیاستی را دنبال میکرد؟
آنها بهدلیل سلطه انگلیس و آمریکا بیتفاوت از اصل موضوع میگذشتند و شاید در مواردی روی نام تکیه میکردند.
نمونه بارز این مصداق در چه موردی بهطور بارز خودش را نشان میدهد؟
در مورد بحرین. نامهای سال ۱۳۴۵داریوش همایون به هویدا مینویسد که اصلا بحرین چه ارتباطی به ما دارد؟! ما آنجا نه منافعی داریم و نه آنجا ارزشی برای ما دارد. او در آن نامه مینویسد که آنجا مشتی عرب هستند که گرایش به فارسی هم ندارند. این اتفاق درست ۳سال قبل از آن رخ داد که بحرین را جدا کردند. از سالهای ۱۳۴۵هم مذاکرات پنهانی بین آمریکاییها و انگلیسیها با ایران انجام شد و اسنادش موجود است.
اسدالله علم در خاطراتش بارها اشاره میکند که ما درباره بحرین مذاکره کردیم، اما هیچکس نمیگوید که چه اقدامی صورت گرفت. نهایتاً آخرین تیر خلاص را اردشیر زاهدی که خودش از اعضای سازمان سیا بود، بر پیکر ایران وارد کرد و بحرین از ایران جدا شد. کشورهای دیگر هم اسنادی از دوره رضاشاه و محمدرضاشاه در اختیار دارند که مرتباً رضاشاه به حضور انگلیسیها در بحرین اعتراض میکند.
مردم بحرین که آنجا استان چهاردهم ما محسوب میشد، برای سفر کردن به شیراز و بوشهر، به اصرار و ابرام انگلیسیها مجبور بودند گذرنامه بگیرند! اسناد این بخش در مجله مطالعات تاریخی موجود است. حکومت پهلوی بیتوجه به این ارتباطات بود و در بهترین حالت فقط اعتراض میکرد. از نظر سیاسی هم به خصوص از دوره سلطه آمریکا بر ایران، شاه و ساواک از نظر سیاسی علیه عراق، مصر و سوریه موضع میگرفتند.
بیشتر اقدامات رژیم پهلوی دوم هم حراست از کارهای آمریکا و انگلیس است. نقش سناتور مسعودی هم که در مواردی سندی وجود دارد که او هم رشوههایی دریافت میکرد، روشن است.
سیاست رژیم شاه در قبال خلیجفارس به همینها خلاصه میشد؟
حاکمیت پهلوی در دوران رضاشاه ذیل سیاست جاری انگلیس در منطقه بود. در دوره محمدرضا خصوصاً پس از کودتای ۲۸مرداد، باز ذیل سیاست جاری آمریکا قرار داریم؛ پس نخست، سیاست آمریکا، خطمشی تعیین میکند. دولت برای آنها چنان بیاهمیت بود که وقتی در مجلس مطرح کردند چرا بحرین جدا شد، هویدا گفت: دختری بود که به خانه شوهر رفت! این گزارش به خودی خود سندی است که چاپ شده و وقیحانهتر از این نمی توان درباره بحرین نظر داد. آنها هیچیک، آن قیود را نداشتند و نمیپذیرفتند. کما اینکه در عهدنامه سعدآباد همینطور است. او بخشی را به کمال آتاتورک بخشید. به معنای واقعی کلمه ذیل سیاست کشورهای خارجی حرکت میکردیم و خودمان را در سایه و آینه آنها میدیدیم و به جای میآوردیم و خبری از استقلال نبود. حال، قاجار مستقل بود اما بیعرضه و بیلیاقتیاش را در همه امور نشان میداد. شاه در مورد خلیج فارس هیچ تقیدی حس نمیکرد.
چرا؟
چون خودشان توسط استعمار در رأس کار بودند و باید در سایه اهداف آنها حرکت میکردند.
ترامپ ظاهراً نخستین رئیسجمهور آمریکاست که نام خلیجفارس را در گفتارش به خلیج عربی تغییر داد. نظرتان درباره او و موضعش چیست؟ چون به هر حال همه روسای جمهور آمریکا قبل از او دستکم در گفتار رعایت کردهاند که برای ذکر نام خلیجفارس به نقشهها و اسناد قدیمی پایبند باشند. نظر و موضع شخصیتان درباره جهتگیری او چگونه است؟
به قول خود آمریکاییها، او که قدری از نظر عقل کم دارد و دیوانه است. حال نمیخواهم آن عبارت زشت را بهکار ببرم، اما رؤسای جمهور آمریکا چه جمهوریخواه و چه دمکرات، براساس منافع ملی و موقعیت جهانیشان سخن میگویند.
پس نباید چندان از سخن آنها ناراحت شد؛ چراکه دیکتهای است که خود حاکمیت به آنها میگوید. آنها مجری و بازیگر عرصه سیاست البته در سطح کلان هستند. از ۱۳۲۰تا به امروز ما وقتی این ۸۰سال را رصد میکنیم، علیه منافع و اقتدار یا استقلال ملی ما تفاوتی بین جمهوریخواهان و دمکراتها وجود ندارد.
مطالبی که مطرح میشد، سیاست جاری آنهاست؛ حال میخواهد جیمی کارتر باشد یا کندی که خودش را بهعنوان مدافع صلح جهانی مطرح میکرد یا نیکسون بهگونهای دیگر.
آنها تفاوتی ندارند و عمدتاً چیزی مطرح نمیکنند که به منافع و موقعیتشان آسیب بزند؛ لذا در مسائلی مانند خلیجفارس با هم مشترکاند؛ بنابراین توصیه میکنم که اتفاقاً خیلی عادی به آن مسائل بنگریم؛ چراکه همان حرفها را دیگران در آمریکا بهگونهای دیگر زدهاند؛ مثلا کارتر مطرح کرد که ما در منطقه منافع داریم و امام(ره) از ابتدا با همان یک جمله کارتر برخورد کرده و فرمودند: آنها چه حقی دارند که در خلیجفارس منافع داشته باشند؟! هر یک با ادبیاتی میگویند اما عمدتا منافع اصلیشان را درنظر میگیرند.
بهعنوان مورخ و تاریخدان میخواهم نظر شما را در اینباره بدانم که چرا برخی خوانندگان خارج از کشور (لسآنجلسیها) و مشخصا کسی که ترانهای با نام خلیج همیشگی فارس داشت، بهرغم موضعگیریهای سیاسی در زمینههای دیگر، جرأت خواندن ترانه خودش را در کشورهای حاشیه خلیجفارس ندارد. او اتفاقاً میگوید من آدمی سیاسی نیستم، اما بهخودش اجازه میدهد که درباره سیاستهای خرد و کلان اظهارنظر کند. چرا چنین جمع اضدادی وجود دارد؟
اینها ۳دستهاند؛ یک دسته رجال سیاسی، درباری و نظامی حکومت پهلویاند. آنها با همان ایدئولوژی شاهنشاهی ابراز نظر و تصمیمگیری میکنند و خطمشیشان همین است.
دستهای دیگر، تحصیلکردگان غرب هستند که نسل دومشان مثل ولیرضا نصر یا هوشنگ امیراحمدی مستقیم یا غیرمستقیم مشاور کاخسفیدند. اینها براساس منافع آمریکا صحبت میکنند.
دسته سوم آدمهای عادی را دربرمیگیرند؛ کسانی که پیش از انقلاب یا پس از انقلاب اینجا کبابی یا مغازه داشتند یا به نوعی تجارت یا معاش میکردند. آنها تعلقاتی نسبت به ایران و جامعه و فرهنگ و مردم ایران دارند، اما در مسائل سیاسی کمو بیش تحتتأثیر رسانههای غربی هستند. در خاطراتشان هم این مهم عیان است.
خوانندهای از این دست در کدام دسته جای میگیرد؟
لاجرم در دسته سوم. همه فعالیتشان بستگی به روحیه خودشان و جو حاکم کشوری دارد که در آنجا مقیم هستند.
دانش سیاسی این عده را در بستر تاریخی چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه دانش سیاسی لازم را هم ندارند و بیشتر از روی احساسات واکنش نشان میدهند.
تکلیف ما امروز با موضوع نامگذاری خلیجفارس و خلیج عربی چیست؟
این موضوع ابزاری است تا ما را آزار دهند. گاه ذهن ما را از مسئله اصلی دور میکنند و گاه نزدیک! در اینکه خلیجفارس مربوط به تاریخ چند هزار ساله ایران است، هیچ شکی نیست؛ حتی تا عربستان و یمن جزو خاک ما بوده است. اینجا یک مسئله تاریخی مطرح است و دیگری جغرافیای تاریخی. آنچه حداقل برایمان باقی مانده، باید حافظش باشیم؛ آن هم بهگونهای که کوچکترین خدشهای به آن وارد نشود، اما در عین حال بازی استعمار را نباید فراموش کرد؛ یعنی وقتی او میگوید خلیج فارس یا خلیج عربی، در هر دو حال میخواهد ما را با کویت، کشورهای منطقه و کل جهان عرب دربیندازد.
در عین حال که خلیجفارس جزو مسلمات غیر قابل انکار ماست و این منطقه متعلق به ما بوده و هست؛ گرچه امروز دیگر درباره بحرین ادعای مالکیت نمیکنیم و پذیرفتهایم که در گذشته و در زمان شاه آنجا کشور شده و اروپاییها خیانت کرده اند، اما بحرین را محترم میشماریم. اینها جملگی جمع اضداد نیست، بلکه همانگونه که آن کشور برای ما محترم است، حفظ و حراست مرزهای ما در شمال، جنوب و شرق و غرب محفوظ خواهد بود. در عین حال نغمههای استعمار برای جدایی و اختلاف موضوعی دیگر است.
خلیج فارس خانه ما است
رهبر معظم انقلاب:اینکه امروز شما میبینید دشمنان حرفهای بزرگتر از دهان خودشان میزنند، همهاش قابل پاسخگویی است از سوی ملّت ایران. مینشینند طرّاحی میکنند که ایران باید در خلیجفارس رزمایش نظامی نداشته باشد؛ چه غلطهای عجیبغریبی! او از آن طرف دنیا میآید اینجا رزمایش راه میاندازد؛ شما اینجا چهکار میکنید؟ خب بروید در همان خلیج خوکها؛(۱۰) بروید آنجاها و هرجا میخواهید رزمایش [کنید]. در خلیجفارس شما چهکار میکنید؟ خلیجفارس خانهی ما است. خلیجفارس جای حضور ملّت بزرگ ایران است؛ ساحل خلیجفارس بهاضافهی سواحل زیادی از دریای عمّان، متعلّق به این ملّت است؛ باید حضور داشته باشد، باید رزمایش کند، باید اظهار قدرت بکند. ما ملّتی هستیم با تاریخ، قدرتمند.
بیانات رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان بیانات رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان- ۱۳ /۱۳۹۵/۰۲